هوالحق (پست ثابت)

چرا عهد جاوید؟

يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْکافِرينَ يُجاهِدُونَ في‏ سَبيلِ اللَّهِ وَ لا يَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ ذلِکَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتيهِ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَليمٌ    (مائده،54)

ای کسانی که ایمان آورده اید ، هر کس از شما از دین خود برگردد ( زیانی به خدا نمی زند ) خداوند به زودی گروهی را خواهد آورد که آنها را دوست دارد و آنها نیز او را دوست دارند ، در برابر مؤمنان رام و خاضعند و در برابر کافران مقتدر و پیروز ، در راه خدا جهاد می کنند و از سرزنش هیچ ملامتگری نمی هراسند. این ( ایمان و محبت و شهامت ) فضل خداوند است که به هر کس بخواهد می دهد و خداوند ( از نظر وجود و توان و رحمت ) گسترده است و داناست.

روایاتی موجود است که پیامبر(ص) مصداق این آیه را سلمان ویاران و هموطنان او دانسته است...

و این همان عهدیست که خدا آن را با ما بسته است.عهدی که باید تا ظهور منجی عالم بشریت جاوید نگاه داشته شود.

تذکر:لطفا با خواندن این متن مغرور نشوید چرا که آوردن گروهی دیگر به جای ما ، برای خدا بسیار آسان است.

سلام

فکر نمی کردم بعد از این همه مدت بلاگفا هنوز فعال باشه!

تصمیم دارم وبلاگ رو بازگشایی کنم.

اما قبلش کمی وبلاگ تکونی لازمه.

اگر مایل بودید می تونید صفحه اینستاگرام بنده رو دنبال بفرمایید :

aseman.shab@

یهویی بعد یه عمر!

سلام

نشسته بودم یه گوشه که همین طوری یهویی دلم هوای وبلاگو کرد.

تو این چند وقته تکنولوژی انقد پیشرفت کرده و فراگیر شده که وبلاگ حس نوستالژیک تلویزیون سیاه و سفید رو داره!

این چند وقت ، فرصت مطلب گذاشتن نداشتم یا شایدم حوصله شو نداشتم و تنبلی می کردم.

الانم هنوز نمی دونم می خوام چی بنویسم .

انقدر این چند وقت اتفاق افتاده که نشه بینشون انتخاب کرد.

ولی جدیدترینش همین قضیه ریزگرد ها بود.

کی فکرشو می کرد هوای اهواز که تا همین چند روز پیش انقدر خاکی بود که ملت فکر کاشتن گیاه توش بودن، امروز این طوری باشه؟

کی فکرشو می کرد تو ماه آخر و در حالی که همه داشتن کم کم بخاری هاشونو جمع می کردن و بعضا کولر هم به کار انداخته بودن ، بارون بیاد؟

اونم چه بارونی

ان شا، الله که تبدیل به برف هم میشه

بعله تعجب نکنید!همون خدایی که خاک رو بارون کرد می تونه بارون رو هم برف کنه!مگه شک دارین؟!

عکس ها خیییلی قشنگن پیشنهاد می کنم بقیه شونم ببینید : هوای بارانی اهواز

خدایا شکرت

از دست و زبان که برآید                کز عهده شکرش به درآید


 

پ ن 1 : التماس دعای فراوان به قول یک دوستی : "التماس دعای اخلاص +شهادت"

پ ن 2: امروز جمعه بود:

نه پلاک شناسایی دارم

نه رمز شب را می دانم،

نه راه برگشت را می شناسم!...

آواره میان خط مقدمی که دور تا دورم را میدان مین گرفته است،

آقا اگر به دادم نرسید...

از دست رفته ام...

گاهی نگاهی...

"اللهم عجل لولیک الفرج"

 

ضامن چشمان آهو ها به دادم می رسی؟

پست جمعه

عصر يك جمعه دلگير، دلم گفت

بگويم بنويسم كه چرا عشق به انسان

نرسيده است؟ چرا آب به گلدان نرسيده

است؟ چرا لحظه ي باران نرسيده است؟ و

هر كس كه در اين خشكي دوران به لبش

جان نرسيده است، به ايمان نرسيده است

یک عید دیگر بی امام...

چقدر دنبال نوشته ای بودم برای امروز.

و چقدر این روزها بر خلاف همیشه اینترنت قطع و وصل میشد.

مینی شعر (6)

و چقدر دوست داشتم یک چیز خوب بنویسم برایتان.

اما...

مینی شعر (5)

 مگر میشود نام "عید" را شنید و لبخند نزد.

شادم تصور مي‌كني وقتي نداني...
لبخندهاي شادي و غم فرق دارند...

مینی شعر (5)

"مرحله نهایی رسیدن به خدا دیگر گناه نکردن و ترک لذتهای حرام نیست.

حتی ترک لذت های حلال هم نیست

بلکه قربانی کردن دوست داشتنی هایی است که خدا نیز دوست دارد.

ابراهیم وار اسماعیل را به قربانگاه بردن.

و همه عشق بازی ها در کربلا بود

آنگاه که زینب طلب قبول قربانی اش را از خدا میکرد."

 

 

بس که عادت کرده ام

 

 

بـــس کــــــه عـــادت کـــرده ام بر قامتـــــ استـاده ات

روی تختــــی و همینـــــــ عکــس تـــو مـــا را می کشـــد .....

 

 

 

 

آقاجان . . .
از صنعا تا ضاحیه
  از پاراچنار تا سامرا
  از باکو تا مدینه
  از نیجریه تا دهلی
در غم فرو می رود
وقتی شما بر تخت باشید!
دلشان میلرزد!

آقاجان . . .
ما را نبین که در ایران خوابیده ایم و برای انقلاب عرقی از پیشانی مان هم نمیچکد!

رهبرا . . .
به خاطر آن جوان پاراچناری!
  به خاطر ان جوان اهل نیجریه!
  به خاطر ان جوان مدافع حرم عمه ات زینب!
  به خاطر آن جوان عاشقت در جنوب لبنان!
  به خاطر آن جوان فلسطینی!
  به خاطر ان جوان بحرینی!
که تنها با توکل به خدا، دل به رهبری ولی خدا بسته و پنجه در پنجه مستکبرین عالم شده اند!
و به خاطر همه مستضعفانی که پنجه در پنجه ظالمان عالم گشته اند!
دیگر نبینیم مریضی تان را!

حضرت آقا ما به دیدن قد و قامت رشیدتان عادت کرده ایم.
مراقب خودتان باشید.

 

دل نوشت:

┘◄ سلامتی رهبرمون صلوات بفرستید
۩ اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم ۩

 

 

 

به چی مقیدی؟

چیزهایی که باید مراقبت کنی مراقبت کن...

تقوا یعنی چی؟ یعنی مراقبت کردن.

إتَّقُوا الله یعنی خدا رو مراقبت کن.

إتَّقُوا النَّار یعنی مراقبت کن جهنم نری. چیزهایی رو که باید مراقبت کنی مراقبت کن.

ذَلِکَ الکِتَاب لَا رَیبَ فِیهِ هُدًی لِلمُتَّقِینَ یعنی این کتاب آدمهایی را که اهل مراقبت هستند، آدمهای بی حساب کتابو  هدایت نمیکنه. یک تقیّدی دارند.

به چی ها مقیّدی؟ بگو ببینم...

میگه مقیّدم صبح برم سر کار اونم سر وقت. میگی خب اونکه ساعت کاری وادارت کرده.

نگاه می کنی می بینی بعضی ها اصلا به هیچ چیز مقیّد نیستند. یا به پلیس سر چهارراه برای نظم و پشت چراغ قرمز وایسادن مقیّدن، یا به طلبکارها مقیّدن که فشار آوردن و میخوان پدرش رو در بیارن بندازنش زندان، یا به رودربایستی ها مقیّدن که آبرو ریزی نشه. یک مقیّدات درونی نداره...

مثلا بعضی آدمهایی هستند یک سری مقیّداتی دارن. میگه من مقیّدم مامانم ناراحت نشه. خودم تصمیم گرفتم.

من مقیّدم کارم رو کم نذارم. خودم تصمیم گرفتم. من میتونم برای صاحب کارم کم بذارم حقوقم رو سر ماه تمام کامل بگیرم، متوجه هم نمیشه. ولی من خودم مقیّدم. من خودم مقیّدم دروغ نگم. این پیش خودمه. بحث آبرو ریزی نیست. بحث طلبکارها ریختند نیست. من خودم مقیّدم.

این آدم هایی که خودشون برای خودشون یک مقیّداتی دارند با فشارهای بیرونی این مقیّدات را نپذیرفتن اینها را بهشون میگن اهل تقوا.

این مثالا منو یاد فیلم سر به مهر انداخت خوشم اومد وقتی تصمیم گرفت نماز اول وقت بخونه تمام تلاششو میکرد تا انجامش بده

بعد خدا می فرماید کتاب من اینها را هدایت می کند. این تیپ شخصیت ها را. بقیه ول اند.

آمد رفت لباسش را داد دست آقای رجبعلی خیاط، گفت آقا این لباس من را بدوز و ایشان گفتند که خب این الان این یک روز و آن یک روز و آن هم یک نصف روز وقت می گیرد و می شود دو زار و ده شی. قرار را گذاشتند و لباس را دوخت و دو روز و نیم دیگر آمد و لباسش آماده و دو زار و ده شی را بهش داد. آمد برود بیرون دید آقای رجبعلی خیاط تا سر کوچه دویده دنبالش. صبر کن صبر کن. چی شده؟ این ده شی اش را بگیر. چرا؟ چون دو روز و نیم من فکر می کردم طول می کشد، دو روز بیشتر وقت نگرفت. گفت آقا خب من راضی ام. حالا شما سریعتر کار کردی. گفت نه من برای خودم اینجوری معین کردم. اینقدر کار اینقدر دستمزد دارد. الان من پیش خودم بی انصافی است یک ده شی از تو بگیرم. پیش خودش مقررات دارد. مراقبت دارد.

به شخصی که اهل مرلاقبته میگن باتقوا. این مراقبت بخاطر خدا که میشه معنای کامل تقوا بهش صدق می کند. اینجاست که تقوا تمرین میشه.

پست جمعه

♥•٠·˙
انتظـــارت، بــرایــم،
کتــابی ست
کـه هـر واژه اش عطــری مخصـــوص دارد؛
و هــر صفحــه اش ابتـــدای بهـــار استـــــ . . .

یـا مهــدی صـاحــب الـزمــان . . .
┘◄ عجــل علــی ظهـــورکــ

 

ما هستیم

این روزها اتفاقات عجیب و غریبی در اطرافمان می افتد.اتفاقاتی که اگر چه دور از ذهن اما با هم ارتباط تنگاتنکگی دارند....

مثلا همزمانی چندین و چند ساله رویدادهای مهم ورزشی با کشتن مردم بی گناه

 

مثلا اینکه کسانی که تا دیروز شعار "نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران" سر می دادند امروز stop killing را به اشتراک می گذارند

یا اینکه حتی خوانندگان غربی هم به فکر حمایت از غزه می افتند